کهنه فروش داشت تو کوچمون داد می زد......
دختـر زمسـتـان

 

 

کهنه فروش تو کوچه مون داد میزد : کهنه میخریم، وسایل شکسته و درب و داغون میخریم ...
بی اختیار فریاد زدم : قلب شکسته ای - که روزگاری قیمت داشت - هم میخری؟

 

 

گفت: اگر برایت ارزش داشت، به دست نااهل و بی لیاقت نمی دادی تا آنرا بشکند ...

 

 

 

 

راست میگفت...



نظرات شما عزیزان:

aghil
ساعت20:19---8 اسفند 1390
ذهن را درگیر با عشقی خیالی کرد و رفت.جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت.چون رمیدن های آهو ناز کردن های او.چشم و دستان مرا حالی به حالی کرد و رفت

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 18 / 11 / 1390برچسب:,ساعت 10:52 توسط سارا| |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ

 فال حافظ - قالب وبلاگ